۲۵ تیر ۱۴۰۴

رجوع مهران مدیری به نقطه صفر / بازگشت به تلویزیون مصالحه‌ای از سر اجبار؟

رجوع مهران مدیری به نقطه صفر / بازگشت به تلویزیون مصالحه‌ای از سر اجبار؟
بازدید 5
0

بابک نبی: بازگشت مهران مدیری به قاب تلویزیون با سریال «شیش‌ماهه»، در شرایطی اتفاق افتاده که نه تنها نشان از بازگشت شکوه‌مند یک چهره محبوب ندارد، بلکه بیش از هر چیز نمادی از آشفتگی حرفه‌ای و نوعی مصالحه ناگزیر میان او و رسانه ملی است. مدیری که زمانی به‌عنوان پیش‌قراول طنز انتقادی در ایران شناخته می‌شد، اکنون در موقعیتی ایستاده که نه از اعتبار گذشته‌اش چیزی باقی مانده و نه از تأثیرگذاری سابقش خبری هست.

از قله تا سراشیبی

نقطه چرخش این سیر نزولی را باید در سال ۱۴۰۱ جست‌وجو کرد؛ سالی که مدیری با انتشار کلیپی حمایتی از اعتراضات، از نقش صرفاً هنری فاصله گرفت و وارد عرصه کنشگری شد. اما این حضور دیری نپایید. عقب‌نشینی سریع و ویدئوی عذرخواهی، تصویری متزلزل از او به نمایش گذاشت؛ هنرمندی که نه در موضع‌گیری شجاعت کافی دارد، نه در عقب‌نشینی صداقت لازم.

این بحران هویت، تنها به حوزه سیاست و اجتماع محدود نماند. در همان سال‌ها، اختلافات مالی و حقوقی با صداوسیما بر سر برنامه «دورهمی»، شکایت سازمان از مدیری، و سکوت مبهم او در قبال این حواشی، همه نشانه‌ای عدم شفافیت بودند. مدیری که زمانی با هوش رسانه‌ای‌اش، تصویر یک کارگردان مستقل و حرفه‌ای را ارائه می‌داد، حالا با واکنش‌هایی کلیشه‌ای و گاه منفعل، بیشتر از یک چهره فرهنگی، شبیه به بازیگری شده که صرفاً در پی حفظ جایگاه خود است.

تجربه‌های ناموفق و جست‌وجوی هویت

پس از ترک تلویزیون، مدیری تلاش کرد با حضور در پروژه‌هایی مانند رئالیتی‌شو «اسکار» و سریال «قهوه پدری»، در فضای نمایش خانگی خود را بازتعریف کند. اما این تلاش‌ها نیز نتیجه‌بخش نبودند. نه فیلمنامه‌ها قوی بودند و نه اجراها متقاعدکننده. آثار یادشد عملاً نتوانستند جایگاه از دست‌رفته مدیری را بازسازی کنند.

این شکست‌ها بیش از آنکه به ضعف کلی پروژه‌ها برگردد، بازتاب سردرگمی مدیری در انتخاب مسیر حرفه‌ای‌اش بود.

بازگشت به تلویزیون؛ مصالحه‌ای از سر اجبار

در چنین شرایطی، بازگشت مدیری به تلویزیون نه به‌عنوان فتح قله‌ای تازه، بلکه به‌مثابه بازگشت به نقطه آغازین قابل تفسیر است. رسانه‌ای که خود با ریزش مخاطب و بحران مرجعیت رسانه‌ای روبه‌روست، نیازمند چهره‌هایی آشنا برای ترمیم وجهه است؛ و مدیری نیز پس از تجربه‌های ناموفق بیرون از تلویزیون، بار دیگر به همان جایی بازگشته که سال‌ها خود را از آن جدا کرده بود.

این همکاری بیشتر از آنکه حاصل اراده‌ای خلاقانه باشد، نشانه‌ای از اضطرار و نیاز متقابل است. نوعی سازش برای بقا که نه چشم‌اندازی هنری دارد و نه می‌تواند جایگاه مدیری را بازیابی کند.

از شوخ‌طبعی انتقادی تا سایه‌ای از گذشته

آنچه امروز بیش از هر چیز فقدانش احساس می‌شود، همان روح جسور و منتقدانه‌ای است که مدیری را در دهه‌های گذشته به چهره‌ای بی‌بدیل بدل کرده بود. طنز هوشمند، نگاه انتقادی، و فاصله‌گیری از کلیشه‌ها، همه از ویژگی‌هایی بودند که او را در ذهن مخاطبان ماندگار می‌کردند. اما امروز، مدیری بیشتر به نسخه‌ای تکراری و کم‌رمق از گذشته‌اش شبیه است؛ چهره‌ای که همچنان مشهور است، اما نه به خاطر عملکرد فعلی، بلکه به‌خاطر نامی که در گذشته ساخته است.

تلخ اما واقعی

بازگشت مهران مدیری به تلویزیون، آن‌گونه که انتظار می‌رفت، نه پیام‌آور تغییر بود و نه نشانه‌ای از تجدید حیات یک هنرمند. این بازگشت، بازگشتی به نقطه صفر است؛ جایی که گذشته‌ای پرافتخار به خاطره‌ای دور تبدیل شده و آینده‌ای روشن در افق دیده نمی‌شود. اگر مدیری بخواهد جایگاه فرهنگی خود را بازسازی کند، بیش از هر چیز نیازمند بازنگری در هویت حرفه‌ای، شفافیت در موضع‌گیری‌ها، و صداقت در انتخاب مسیر است. در غیر این صورت، تکرار صرف نامش، تنها یادآور یک چهره فراموش‌شده خواهد بود.

5959

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − دوازده =