۱۲ شهریور ۱۴۰۴

وقتی عشق و روابط انسانی سانسور می‌شوند، تنها خشونت باقی می‌ماند

وقتی عشق و روابط انسانی سانسور می‌شوند، تنها خشونت باقی می‌ماند
بازدید 5
0

ریحانه اسکندری: در سال‌های اخیر، سبد محتوای نمایش خانگی در ایران تغییرات قابل توجهی داشته است؛ تغییراتی که به‌خصوص در ژانر جنایی و معمایی، نمود پررنگ‌تری پیدا کرده‌اند. از «پوست شیر» و «زخم کاری» گرفته تا آثاری چون «وحشی» یا «جان‌سخت»، همه در یک ویژگی مشترک‌اند: خشونت. این خشونت نه‌فقط در بستر داستان، که در لحن، تصویر و روابط شخصیت‌ها هم جاری است؛ تا جایی که گاهی مخاطب از خود می‌پرسد چرا باید در اوقات فراغت، این حجم از خون، خشم و انتقام را تماشا کند؟

با این حال، آمارها و واکنش‌ها نشان می‌دهد که همین آثار پر از صحنه‌های خشن، بیشترین مخاطب را به خود جذب کرده‌اند. پرسشی که در این میان مطرح می‌شود این است که چرا جامعه امروز چنین عطشی به تماشای خشونت دارد؟ آیا این آثار صرفاً بازتابی از وضعیت پرتنش جامعه‌اند یا خود به چرخه بازتولید خشونت در واقعیت دامن می‌زنند؟ و از سوی دیگر، آیا در حوزه فرهنگ‌سازی، نظارت و رده‌بندی سنی، کار درستی برای کنترل این روند و دور نگاه داشتن کودکان و نوجوانان از چنین محتواهایی انجام شده است؟

برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها و بررسی روان‌شناسانه پدیده «خشونت در آثار نمایشی»، به سراغ فاطمه موسوی ویایه، جامعه‌شناس، عضو انجمن جامعه‌شناسی و پژوهشگر مسائل اجتماعی رفتیم.  

مخاطبی که انتخاب دیگری جز تماشای خشونت ندارد 

فاطمه موسوی ویایه، در ابتدای گفت‌وگو در مورد این افزایش خشونت و این‌که آیا سلیقه‌سازی رخ داده است یا نه اظهار کرد: « اگر مسئله این است که آیا جامعه ما دچار نوعی خشونت سرخورده است که آثاری با محوریت خشونت را انتخاب می‌کند؟ باید بگویم که من این را کاملا تایید نمی‌کنم. چون به طور کلی در نمایش خانگی و سینمای ما واقعاً حق انتخاب چندانی وجود ندارد. پس مخاطب هر آن‌چیزی که هست را تماشا می‌کند.»

او ادامه داد: «در ادبیات رسانه‌ای جهان، دو موضوع همواره بسیار پرمخاطب بوده است؛ نخست موضوعاتی که مبتنی بر خشونت هستند. برای مثال داستان‌های معمایی، اکشن، داستان‌های جنگ و حتی ژانر وحشت. در این آثار خشونت حضوری جدی دارد. از نظر بسیاری از مخاطبان، تماشای چنین آثاری نوعی تخلیه روانی محسوب می‌شود؛ به این معنا که بیننده با دیدن خشونت، انگار این تمایل را در خود کنترل می‌کند یا به پایان می‌رساند. البته در برخی موارد، به خصوص در مورد نوجوانان وقتی این خشونت بیش از اندازه تماشا می‌شود، ممکن است مخاطب حتی به سمت اعمال خشونت در زندگی واقعی سوق داده شود.»

نمایش خشونت در آثار نمایش خانگی ناشی از خواست و تمایل جامعه نیست. بلکه صرفاً به این دلیل است که موضوع دیگری برای پرداختن باقی نمانده است. وقتی طنز، روابط انسانی و عشق جایی در این تولیدات ندارند، آن‌چه باقی می‌ماند خشونت است. اما این به معنای بازتولید خشونت در جامعه نیست 

این جامعه‌شناس با اشاره به موضوع دوم خاطرنشان کرد: «موضوع دیگری که در تولیدات رسانه‌ای همواره بسیار پرطرفدار است، موضوعاتی است که مبتنی بر امیال و غرایز لذت‌طلبانه هستند؛ حال چه در قالب ملایم و زیبا مانند عشق و رمانس، و چه به‌طور مستقیم‌تر درباره روابط جنسی. اما مسئله اینجاست که در جامعه ایران، به دلیل وجود سانسور و محدودیت‌ها، این بخش اساساً امکان بروز و نمایش ندارد. شما دیده‌اید که حتی اگر صحنه‌ای از نگاه عاشقانه زن و مرد یا گرفتن دست یکدیگر در اثری نشان داده شود، بلافاصله این بحث مطرح می‌شود که این اشاعه فحشاست و خارج از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی است. دیدید که با یک نگاه عاشقانه بین دو بازیگر نقش زن و شوهر در سریال «سووشون» چه اتفاقاتی رخ داد. بنابراین اساساً در این شرایط برای مخاطب انتخابی باقی نمی‌ماند. در نتیجه، هم برای تولیدکننده و هم برای بیننده، تنها خشونت و درامی که مبتنی بر روابط انسانی است باقی می‌ماند.»

موسوی در ادامه تأکید کرد: «نکته دیگری که باید توجه داشت این است که نمایش خشونت همواره در راستای ترویج خشونت نیست. همان‌طور که این موضع درباره آثار رمانتیک یا حتی صحنه‌های بی‌پرده روابط جنسی مطرح است؛ هدف این صحنه‌ها لزوماً تحریک و برانگیختن تمایلات جنسی مخاطب نیست. اتفاقاً ما گاه با صحنه‌هایی مواجهیم که مثلاً پنج دقیقه به‌طور کامل به نمایش تمایلات افراد می‌پردازند، اما هدف آن برانگیختن لذت در بیننده نیست.»

وقتی عشق و روابط انسانی سانسور می‌شوند، تنها خشونت باقی می‌ماند
فاطمه موسوی ویایه – جامعه‌شناس، عضو انجمن جامعه‌شناسی و پژوهشگر مسائل اجتماعی

در ادامه این جامعه‌شناس با اشاره به تاثیر واقعی برخی صحنه‌ها بر روان مخاطب گفت: «اگرچه در برخی فیلم‌های سال‌های اخیر شاهد صحنه‌هایی طولانی، حتی تا ده دقیقه بوده‌ایم، اما برآیند چنین صحنه‌هایی برای بیننده، برانگیخته شدن تمایلات جنسی نیست. اتفاقاً آن‌چه برانگیخته می‌شود حس ترحم، خشم، درک شرایط و همدلی با فرد قربانی است. این آثار نشان می‌دهند بسیاری از افسانه‌هایی که درباره تجاوز وجود دارد نادرست هستند. یعنی برخلاف تصور، مسئله صرفاً یک میل برانگیخته نیست؛ بلکه نشان می‌دهد این موضوع بیشتر به کنترل، اعمال قدرت و خشونت علیه فردی بی‌دفاع برمی‌گردد. حتی نمایش استیصال و التماس قربانی نیز بخشی از آن است که اتفاقاً باعث کنار رفتن بسیاری از این اسطوره‌ها می‌شود و از این منظر می‌تواند مفید باشد. با این حال، در تولیدات نمایش خانگی در ایران چنین امکانی وجود ندارد. اینجا حتی بر سر پوشش، نوع لباس یا گرفتن دست یکدیگر حساسیت وجود دارد و در نتیجه تمام داستان‌هایی که بر پایه درام عاشقانه و روابط انسانی شکل می‌گیرند، اساساً جایی ندارند. تنها آن دسته از روایت‌ها که بر خشونت یا تعارفات مبتنی هستند، پذیرفته می‌شوند. بنابراین فیلم‌سازان و فیلمنامه‌نویسان هم ناگزیر در همان حوزه مانور می‌دهند. در نتیجه بیننده تنها دو انتخاب دارد: یا اساساً نبیند. مانند خود من که دیگر این آثار را نمی‌بینم، یا اگر بخواهد ببیند، با چنین آثاری مواجه خواهد شد.»

نمایش خشونت در آثار نمایش خانگی ناشی از خواست و تمایل جامعه نیست 

فاطمه موسوی ویایه در ادامه اظهار کرد: «این‌که گفته می‌شود جامعه ما خشونت را انتخاب می‌کند، دقیق نیست. اتفاقاً وقتی جامعه‌ای به‌شدت به سمت کمدی گرایش دارد و برخلاف نمایش خانگی در سینما فقط آثار کمدی پرفروش هستند، این نشان‌دهنده نیاز آن جامعه است. اگر نگاهی به سال‌های اخیر بیندازیم، بسیاری از کمدی‌های آبکی و سطحی با استقبال مواجه شده‌اند. بازیگرانی چون رضا عطاران یا پژمان جمشیدی نمونه‌هایی از این جریان هستند که در هر اثری باشند دیده می‌شود. دلیل آن هم روشن است: جامعه نیاز دارد برای چند ساعت با پناه بردن به اثری ساده و صرفاً خنده‌آور، واقعیت دردناک زندگی روزمره‌اش را فراموش کند. به همین دلیل است که گرایش به کمدی‌های سطحی دیده می‌شود، نه لزوماً گرایش به خشونت.»

او افزود: «در کشورهای غربی، وقتی مخاطب دچار ملال روزمرگی و  به دنبال هیجان است، به سراغ فیلم‌هایی می‌رود که در آن تخیل و فانتزی بسیار پررنگ است؛ فیلم‌هایی با اکشن‌های پرهیجان، پر از آدرنالین، سقوط هواپیما، حمله زامبی‌ها یا روایت‌هایی از سوپرهیروها. چنین آثاری تخیل را تحریک می‌کنند و نوعی هیجان به مخاطب می‌دهند. اما در جامعه ما، که تحت تأثیر مستقیم خشونت و ناامنی روانی در زندگی روزمره قرار دارد، وضعیت متفاوت است. شخصاً هر صبح که بیدار می‌شوم، با خودم می‌گویم امروز چه خبر خواهد شد؟ کجا آتش‌سوزی رخ داده؟ قیمت دلار چه‌قدر تغییر کرده؟ یا چه جنگ و بحرانی در راه است؟ این ناامنی روانی سال‌هاست وجود دارد و مدام هم به ما القا می‌شود که در «برهه حساس کنونی» هستیم. در چنین شرایطی، جامعه به پناه بردن به طنز مبتذل روی می‌آورد؛ طنزی که متأسفانه در سال‌های اخیر بیشتر رنگ و بوی جنسی و کنایه‌های دوپهلو به خود گرفته است.»

این پژوهشگر اجتماعی تأکید کرد: «در نتیجه، نمایش خشونت در آثار نمایش خانگی ناشی از خواست و تمایل جامعه نیست. بلکه صرفاً به این دلیل است که موضوع دیگری برای پرداختن باقی نمانده است. وقتی طنز، روابط انسانی و عشق جایی در این تولیدات ندارند، آن‌چه باقی می‌ماند خشونت است. اما این به معنای بازتولید خشونت در جامعه نیست.»

وقتی عشق و روابط انسانی سانسور می‌شوند، تنها خشونت باقی می‌ماند
خشونت در آثار نمایشی

او در ادامه گفت: «امروز اگر دقت کنید، میزان تماشای آثار خارجی در ایران  از سریال‌های کمدی آمریکایی مثل «فرندز» تا آثار جدیدتر یا سریال‌های کره‌ای بسیار بالاست. دوبله‌های آسان، زیرنویس‌های فراگیر و دسترسی گسترده به این آثار نشان می‌دهد مخاطب ایرانی به دنبال پاسخ به نیازهای واقعی‌اش است. این سریال‌ها بر پایه ملودرام، روابط عاشقانه و قصه‌های انسانی بنا شده‌اند و دقیقاً به همین دلیل هم پاسخ‌گوی جامعه‌اند. بنابراین باید توجه داشت که آن‌چه امروز در نمایش خانگی ایران با محوریت خشونت تولید می‌شود، الزاماً بازتاب انتخاب جامعه نیست.»

رهاشدگی والدین نسبت به نسل جدید، پیامدهای جدی در آینده خواهد داشت

بحث دیگری که مطرح است به رده‌بندی سنی فیلم‌ها بازمی‌گردد. آیا این رده‌بندی‌ها واقعاً تحت نظارت جدی قرار دارند؟ و اساساً آیا فرهنگ‌سازی لازم در این زمینه اتفاق افتاده است؟ آن هم در شرایطی که بسیاری از خانواده‌ها هنوز حساسیت چندانی نشان نمی‌دهند و کودکان هم به راحتی به محتوای نامناسب دسترسی پیدا می‌کنند. در بخش پایانی گفت‌وگو، فاطمه موسوی در این مورد گفت: «بیست سال پیش مشکل اصلی ما تلویزیون بود که طیف گسترده‌ای از بچه‌ی هفت‌ساله تا فرد هفتادساله، همگی مخاطب یکسان آن محسوب می‌شدند. حالا اینکه از چند سال قبل رده‌بندی سنی به‌عنوان یک اصل در سینما و نمایش خانگی لحاظ شده، قدم بسیار مثبتی است. اما باید توجه داشت که این تنها گام نخست است. گام‌های بعدی نیازمند آموزش خانواده‌ها و جدی گرفتن نقش والدین است.»

او توضیح داد: «واقعیت این است که چانه‌زدن با بچه‌ها کار آسانی نیست. من خودم پسر پانزده‌ساله دارم و طبیعی است که بعضی وقت‌ها به‌صورت پنهانی فیلم‌هایی را دیده که مناسب سنش نبوده است. اینجاست که نقش خانواده پررنگ می‌شود. خانواده باید نه با برخورد قهری، بلکه با گفت‌وگو و همراهی به بچه‌ها کمک کند. خیلی وقت‌ها ما کنار هم فیلم می‌بینیم و وسط یا آخر آن درباره موضوعاتش صحبت می‌کنیم. همین گفت‌وگوها هم جنبه آموزشی دارد، هم باعث می‌شود فرزند یاد بگیرد فیلم را تحلیل کند و متوجه شود چه چیزی مناسب او هست و چه چیزی نه.»

موسوی ویایه ادامه داد: «اما مشکل اصلی این است که متأسفانه در جامعه ما بسیاری از نهادهای رسمی مشروعیت و اعتبار خود را از دست داده‌اند. به همین دلیل حتی وقتی سخن درستی هم گفته می‌شود، خانواده‌ها آن را چندان جدی نمی‌گیرند. همین مسئله باعث رهاشدگی بچه‌ها در استفاده از ابزارهای دیجیتال شده است. من بارها دیده‌ام کودکی شش‌ساله گوشی هوشمند در دست دارد و بدون هیچ محدودیتی به فروشگاه‌های آنلاین می‌رود و هر بازی یا برنامه‌ای را دانلود می‌کند. در حالی که حداقل باید قانونی وجود داشته باشد که زیر سیزده‌ساله‌ها به‌هیچ‌وجه امکان دانلود مستقل نداشته باشند. در بسیاری از کشورها، والدین می‌توانند با تنظیم حساب‌های کاربری فرزندشان یا استفاده از ابزارهای نظارتی، محدودیت‌هایی در زمینه محتوا و ساعت استفاده اعمال کنند. ما هم زمانی از چنین ابزارهایی برای پسرم استفاده کرده‌ایم. اما در ایران این مسئله چندان جدی گرفته نمی‌شود.»

او تأکید کرد: «این رهاشدگی والدین نسبت به نسل جدید، پیامدهای جدی در آینده خواهد داشت. شاید آثارش را ده یا بیست سال بعد ببینیم. بنابراین نیازمند آموزش و آگاهی‌بخشی مستمر به خانواده‌ها هستیم. البته من خود را متخصص حوزه جامعه‌شناسی کودک نمی‌دانم و قطعاً کارشناسان این حوزه بهتر می‌توانند نظر بدهند، اما تجربه زیسته من نشان می‌دهد هنوز جای کار بسیار است.»

۵۹۲۴۴

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 + 15 =