به گزارش سینماپرس، جهانگیر الماسی بازیگر سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: اتفاقاتی که این روزها در حال رخ دادن است نتیجه تقابل دو تفکر است، یکی تفکر دنیای فلسفی غرب یا همان فلسفه لیبرال دموکراسی است و دیگری فلسفه شرق با گرایش دینی و اعتقادی است و این دو عقیده امروز مقابل هم قرار گرفته‌اند و هر دو ادعاهای مختلفی برای سعادت انسان دارند. آنها فلسفه‌ای دارند که ما آن را اضمحلال و تخریب انسان و بشریت می‌دانیم. این موضوع یک درگیری فلسفی ریشه‌دار است و قطعاً هیچ تفکری با جنگ‌افروزی و در جنگ نمی‌تواند خود را به اثبات برساند، کاش می‌شد صاحبان این دو اندیشه در فضای علمی با هم گفت‌وگو داشته باشند اما متأسفانه امروز شاهد هستیم که این اختلاف به جنگ کشیده شده است.
الماسی خاطرنشان کرد: متأسفانه در کشور خودمان هم منافع عده معدودی که برخی از آنها در قدرت هم هستند گرایش به همان فلسفه لیبرال است، فلسفه‌ای که همواره با به یغما بردن ثروت ملی رشد می‌کند و تمام حرفش این است که فقط به خودت فکر کن. این نگرش باعث می‌شود آن مشی انسانی که عدالت، انصاف و معرفت را دنبال می‌کند فراموش شود و متاسفانه در کشور خودمان صاحبان همین نگرش آسیب‌های بسیاری زدند و توانستند به جایی برسند که نسبت به هیچ‌یک از اعمالشان پاسخگو نباشند. چنین اتفاقاتی موجب شد تا دشمن از این وضعیت استفاده کند و به فاصله گرفتن مردم از حاکمیت دامن بزند و در ادامه با این اختلاف ایجاد شده به خودش جرأت بدهد که به خاک ما تعرض کند. من بر این عقیده‌ام که ما امروز نیازمند کنار گذاشتن اختلافات و یک اتحاد واقعی در کشور هستیم و تنها راه مبارزه با دو دستگی در جامعه برقراری عدالت است. اگر ما پرچم عدالت علوی را به دست بگیریم و عدالت و رحمانیت را به نمایش بگذاریم مطمئن باشید که ندای “هل من ناصر ینصرنی” در جهان شنیده می‌شود و اطمینان داشته باشید اگر متحد باشیم هیچ‌کس جرأت حمله به ما را ندارد.
وی افزود: هیچ‌کس در هیچ جای دنیا از حمله به مردم غیر نظامی بی دفاع حمایت نمی‌کند اما ما باز هم برای ایجاد همدلی باید بتوانیم نظام فکری‌مان را تبلیغ کنیم و رحمانیت و عدالتمان را به جهان نشان دهیم و این نگرش و این ویژگی را برای روزهای سخت آینده حفظ کنیم و جلوی دو دستگی‌ها را بگیریم.
این بازیگر در ادامه تأکید کرد: مسئولیت هنرمند امروز تبلیغ، تولید و توزیع آگاهی، دانایی، شعور، درک و استفاده از حافظه تاریخی برای هموار کردن راه آینده است اما متأسفانه آنقدر به شکلی مهندسی شده از ده یا پانزده سال پیش موقعیت هنرمند را تخریب کرده‌اند که کمتر هنرمندی امروز چنین عملکردی دارد. از زمانی که هنر سینما را صرفاً یک صنعت دیدند به این عقیده رسیدند که هنرمند وظیفه خاصی ندارد و آثارش فقط کارکرد سرگرم‌کنندگی دارد و معنا را حتی در هنر و سینمای ما هم از بین بردند چون می‌دانستند که هنر و سینما چه تأثیر عمیق و جدی دارد. خوشبختانه رئیس جمهور آقای پزشکیان هم چندی پیش به این نکته تأکید کرد که هنر تأثیر بزرگی بر فرهنگ دارد و این برای من امیدوارکننده بود. بنابراین به عقیده من علاوه بر اینکه هنرمند در شرایط حاضر باید به ایجاد اتحاد، یکپارچگی و با هم بودن کمک کند وظیفه دیگرش ایجاد آگاهی، دانایی و خردورزی انسانی است.
وی افزود: ما در زمان حکومت پهلوی با اقداماتی مثل جشن چند هزار ساله شیراز و ارتباطات هنری با برنامه‌ریزی‌هایی برای تأثیرگذاری هنر مواجه بودیم اما این اقدامات در جهتی بود که ما را شبیه خارجی‌ها کرده بود و هیچ شباهتی به خودمان نداشتیم، در واقع ماسک زده بودیم و متعلق به خودمان نبودیم. به نظر من اگر به هنر نگاه درستی داشته باشیم، هنرمند هم می‌تواند در این شرایط وظیفه و رسالت خود را به درستی اجرا کند.
بازیگر فیلم سینمایی «پشت پرده مه» تصریح کرد: کسی که با هواپیما وارد یک کشور می‌شود و بر سر انسان‌های آن کشور بمب و موشک می‌اندازد چه تصوری از انسانیت دارد؟ هیچ مکتب فکری این رفتار را تأیید نمی‌کند و نمی‌دانم اسرائیل واقعاً بر اساس چه مکتب فکری شکل گرفته است. من فیلم آنها درباره حضرت موسی (ع) را دیده‌ام، حتی در این فیلم هم هیچ اشاره‌ای به مبانی فکری این پیامبر الهی نمی‌کنند و اصلاً برایشان مبانی فکری که حضرت موسی (ع) از آنها دفاع می‌کرد هیچ اهمیتی ندارد و به آن مبانی هم پایبند نیستند، واقعاً ما با دشمنی مواجه هستیم که درگیر تفکرات غیرانسانی است.
الماسی در پایان تأکید کرد: نباید اجازه دهیم که از اخلاق و معرفت چندین هزار ساله‌مان فاصله بگیریم، رجعت ما به اخلاق و معرفت دینی‌مان و همچنین رجعت ما به دانش و علم امروز می‌تواند برایمان کارساز باشد. به نظر من برای ادامه راه به دو بال «عقلانیت و شعور» و «اعتقادات باطنی و شهود» نیاز داریم. به قول هانری کربن هر کدام از این دو بال را که قطع کردند دیگر امکان پرواز نخواهیم داشت. در آخر باید بگویم که من فکر می‌کنم این کشور نظر کرده است، هیچ‌گاه دست ما از وجود انسان‌هایی که این کشور را می‌توانند نجات دهند خالی نبوده؛ در این کشور دلاورانی زندگی می‌کنند که ان‌شاءالله دست متجاوزان، سوداگران و در ادامه چپاولگران را کوتاه خواهند کرد.
نظرات کاربران