۲۹ تیر ۱۴۰۴

خیلی وقت‌ها ما خاطراتی داریم که برای جمع پنج‌نفره خانوادگی جذاب است چون بارهاوبارها تعریفشان کردیم ولی این به معنای داشتن ظرفیت دراماتیک نیست!

خیلی وقت‌ها ما خاطراتی داریم که برای جمع پنج‌نفره خانوادگی جذاب است چون بارهاوبارها تعریفشان کردیم ولی این به معنای داشتن ظرفیت دراماتیک نیست!
بازدید 2
0

به گزارش سینماپرس، در ابتدای این برنامه مازیار فکری ارشاد کارشناس و مجری نشست با اشاره به اینکه «فاصله» سومین فیلم از سه‌گانه روستا و در واقع سومین فیلم آغازین کارنامه نوری جیلان است افزود: این سه فیلم، در حقیقت، مرحلة از «از پیله درآمدن» یک فیلم‌ساز جوان و نوخاسته بودند که از فیلم چهارمش، یعنی «اقلیم‌ها»، مسیر فیلم‌سازی‌اش تا حدودی دچار تغییر، جهان او گسترده‌تر و فیلم‌هایش از لحاظ تکنیکی پخته‌تر شدند، و به‌تدریج به آن چیزی رسید که امروز ما از نوری جیلان می‌شناسیم.

وی ادامه داد: در سه فیلم ابتدایی، جیلان داستان‌ افرادی را روایت می‌کند که از فضای بستة روستایی به فضایی ظاهراً بازتر و شهری مهاجرت می‌کنند. بااین‌حال، در شهر نیز مشکلات خاص خودشان را دارند. فیلم نه مهاجرت به شهر را تشویق می‌کند، نه از آن نهی می‌کند. بلکه، باتکیه‌بر جهان‌بینی چخوفی کارگردان، تلاش می‌شود تا جنبه‌های منفی هر دو فضا موردتوجه قرار گیرد. در فیلم «فاصله» ما با شخصیتی مواجهیم که به‌عنوان یک هنرمند وارد شهری بزرگ مانند استانبول شده؛ شهری که نه‌تنها مرکز تبادلات فرهنگی و هنری ترکیه، بلکه بخشی از شرق اروپا و منطقه بالکان نیز هست. این شخصیت، بحران‌های شخصی خود را تجربه می‌کند و این بحران‌ها بر روحیاتش تأثیرگذار هستند. از یک جایی به بعد، گویی دچار گرفتاری و بن‌بست می‌شود.

فکری ارشاد ادامه داد: از ویژگی‌های اساسی سینمای جیلان، تضاد میان سنت و مدرنیته است؛ مسئله‌ای که شاید در سینمای ایالات متحده آمریکا معنای چندانی نداشته باشد، اما ما در این بخش از جهان، با آن زندگی می‌کنیم، رشد می‌کنیم و پا به سن می‌گذاریم. حتی در اروپای غربی نیز این تضاد به این شکل وجود ندارد. اما در سینمای کشوری چون ترکیه – که جیلان یکی از شناخته‌شده‌ترین و جهانی‌ترین فیلم‌سازان آن است این تضاد به‌روشنی دیده می‌شود. به نظر می‌رسد که جامعه‌ای نظیر ترکیه، با وجود ظاهر مدرنی که بر اساس آموزه‌های آتاتورک شکل گرفته، از درون همچنان با مسائل سنتی، به‌ویژه در حیطه دین، درگیر است. این تضاد به‌شکلی جدی در فرهنگ و جامعه ترکیه ریشه دارد. همین تفاوت‌ها و تضادهایی که میان جامعه سنتی ترکیه و سبک زندگی مدرنِ متأثر از آموزه‌های آتاتورک شکل گرفته، در لایه‌های مختلف زندگی روزمره دیده می‌شود و تناقض‌هایی ایجاد کرده است که جیلان از جمله فیلم‌سازانی است که به‌طرزی بسیار ماهرانه آن‌ها را به تصویر کشیده است

وی ادامه داد: سینمای ترکیه، پیش از ظهور جیلان، به جز صنعت سریال‌سازی که در جهان نفوذ گسترده‌ای داشته، تولیدات سینمایی شاخصی نداشته و جیلان توانسته با این آثار ارزشمند، جایگاهی برای خود در سینمای ترکیه ایجاد کند. این موضوع باعث شده که حمایت‌های نسبی از او صورت بگیرد، به‌خصوص که آثارش با درخشش در عرصه جهانی توانسته نام ترکیه را نیز مطرح کند هرچند که نمایشی متفاوت از ترکیه ارائه می‌دهند؛ نمایشی که فراتر از تصاویر کارت‌پستالی و کلیشه‌ای استانبول مدرن است و واقعیت‌های عمیق‌تر جامعه را بازتاب می‌دهد.

احمد بهرامی تهیه‌کننده و کارگردان سینما نیز در ارتباط با چگونگی آشناشدنش با آثار جیلان و تأثیری که از او گرفته گفت: اولین فیلمی که من از نوری جیلان دیدم، همین فیلم «فاصله» بود.

برای من، که آن زمان دانشجوی فیلم‌سازی بودم، این فیلم به‌عنوان یک الگو عملکرد و بارها این جمله را با خودم تکرار کرده‌ام: «پس می‌شود یک فیلم ساده ساخت!»

وی ادامه داد: وقتی یک کتاب فیلم‌سازی باز می‌کنیم یا در کلاس‌های دانشگاه حاضر می‌شویم، نخستین جمله‌ای که اغلب استادان می‌گویند این است: «از تجربه شخصی خودتان شروع کنید.» اما سؤال اساسی این است: چگونه باید این تجربه‌های شخصی را به فیلم تبدیل کرد؟ آیا صرفاً خاطره‌ای از کودکی، یا از پدر و مادر، یا حتی هم‌مدرسه‌ای‌ها را می‌توان به شکل سکانس‌هایی نوشت، جلوی دوربین آورد، و انتظار داشت که فیلمی قابل‌عرضه تولید شود؟ اینجاست که نوری جیلان، به‌عنوان یکی از بهترین نمونه‌ها، قابل‌تأمل است.

وی ادامه داد: خود جیلان بعدها گفته که: «درست است که از تجربه شخصی استفاده کردم، و قصه‌ای نوشتم و اجرا کردم، اما اصلاً به این فکر نبودم که این فیلم، روزی به جشنواره کن یا جشنواره‌های معتبر جهانی برود؛ اما این قصه‌ها را در بخش‌هایی از فیلتر ذهن و تخیل خود نیز گذرانده‌ام.» بنابراین وقتی از ما می‌خواهند که از تجربه شخصی خودمان شروع کنیم باید این تجربه از یک فیلتر ذهنی عبور کند. این فیلتر همان زیست فردی ماست: کتاب‌هایی که خوانده‌ایم، فیلم‌هایی که دیده‌ایم، حتی سبک زندگی‌مان. این‌هاست که وقتی با آن خاطره ترکیب می‌شود، می‌تواند به یک فیلم تبدیل شود. این کاری‌ست که جیلان هم از همان فیلم اولش انجام داد.

بهرامی دررابطه‌با عواملی که یک تجربه را به اثری مناسب برای پرده سینما تبدیل می‌کنند گفت: اولین عامل، این است که وقتی تجربه شخصی‌ات را روی کاغذ می‌آوری، باید واقعاً بررسی کنی که آیا این روایت «شروع، میانه و پایان» دارد؟ آیا ساختار دارد؟ چون خیلی وقت‌ها ما خاطراتی داریم که برای جمع پنج‌نفره خانوادگی جذاب است، چون بارهاوبارها تعریفشان کردیم. ولی این به معنای داشتن ظرفیت دراماتیک نیست. مسئله دوم همان چیزی‌ست که گفتم: اینکه باید از فیلتر ذهن خودت عبورش بدهی. یعنی تمام آنچه خوانده‌ای، دیده‌ای، حس کرده‌ای و زیسته‌ای باید خودش را در آن روایت نشان بدهد. فقط خاطرة خام کافی نیست. یک بخش این ماجرا، تکنیک است. ولی بخش مهم‌ترش، شاید نگاه شخصی شما به جهان، تجربه‌های دیداری‌ و سلیقه‌ هنری‌ات باشد. وقتی این‌ها با هم ترکیب می‌شوند، آن‌وقت ممکن است آن خاطره تبدیل به یک فیلم خوب شود.

بهرامی فیلم‌بردار را مهم‌ترین و اولین عضو از گروه تولید در چنین فیلم‌های برشمرد و افزود: نوری بیلگه جیلان، خود به‌واسطه‌ی آنکه پیشینة عکاسی دارد، در این سه‌گانه‌اش توانسته قاب‌هایی بسیار چشم‌نواز و باکیفیت بصری بالا خلق کند. در این باره هیچ تردیدی نیست. اما در مجموع، فیلم‌بردار باید فردی باتجربه باشد که تسلط حرفه‌ای دارد. در حالی که بسیاری از فیلم‌سازان جوان مرتکب این اشتباه می‌شوند که برای نخستین فیلمشان، از فیلم‌برداری استفاده می‌کنند که او نیز تجربة اولش است. در حالیه، به باور من، فیلم‌بردار باید کسی باشد که پیش از شما دست‌کم ده یا بیست پروژة مختلف را پشت سر گذاشته و تجربه کرده باشد ضمناً باید سبک فیلم‌برداری‌اش به‌گونه‌ای باشد که بتواند به‌خوبی با ذهنیات کارگردان هماهنگ شود و آن‌ها را در قاب تصویر درآورد؛ بنابراین فیلم‌برداری، یکی از مهم‌ترین عوامل در این مسیر است. همچنین، باید از بازیگرانی بهره برد که برای نقش مناسب باشند؛ منظورم صرفاً بازیگر حرفه‌ای سینما نیست، بلکه افرادی‌ هستند که وقتی در قالب نقش قرار می‌گیرند، به‌راستی باورپذیر می‌شوند و از نقش بیرون نمی‌زنند.

احمد بهرامی در مورد جهان‌بینی و نگرش جیلان در آثارش افزود: در فیلم‌های جیلان، به‌ویژه در همین فیلم اخیرش، این تقابل میان سنت و مدرنیته به‌وضوح مشهود است و خود جیلان نیز اشاره کرده است که تقابل سنت و مدرنیته در فضاهای شهری و روستایی یکی از تم‌های بنیادین آثار اوست. امری که به نظر من، ما نیز در صدسال گذشته در کشور خود تجربه کرده‌ایم. اگر به شرایط امروز خود نیز بنگریم، جامعه ما همچنان با این دوگانگی مواجه است

وی ادامه داد: اینکه جیلان توانسته است بدون آنکه کسی را ناراحت کند، چهره‌ای انتقادی از جامعه ترکیه ارائه دهد نکته قابل‌توجهی است.

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 − چهار =