در آن مقطع، شش نفر از مستندسازان شناختهشده کشور بازداشت شدند و همزمان، برای بیش از ۲۵ نفر دیگر از فعالان سینمای مستند، پروندهسازی شد؛ آن هم با اتهامی سنگین و مبهم که عنوان آن «جاسوسی برای یک رسانه خارجی» بود، اما تا امروز نیز برای بسیاری از ناظران مستقل، ناروشن و فاقد پشتوانهی مستند باقی مانده است.
در همان روزهای پرالتهاب، مرحوم مقدسیان، رئیس وقت انجمن مستندسازان سینمای ایران، با من تماس گرفت و دربارهی امکان پیگیری ماجرا همفکری خواست. تحلیل من این بود که از مسیر رسمی دولت وقت، بهویژه با توجه به فضای بستهای که در دوران ریاست وقت سازمان سینمایی حاکم بود، امیدی به گشایش نیست. پیشنهاد کردم مسیر پیگیری از طریق مجلس و گفتوگو با برخی نمایندگان پیگیر و مستقلتر دنبال شود.
دو نفر از نمایندگان وقت مجلس در ذهنم بودند. با هر دو تماس گرفتم. یکی از آنان، با وجود پیشفرضی که درباره نزدیکی فکریاش داشتم، در پاسخ گفت: «اگر نهادهای امنیتی میگویند این افراد جاسوساند، پس حتماً هستند!»
دیگری اما احمد توکلی بود؛ سیاستمداری اصولگرا که با آرامشی مثالزدنی، تمام حرفها را شنید، پرسشهای دقیقی مطرح کرد و همانجا زمانی برای ملاقات با هیئتمدیرهی انجمن مستندسازان سینمای ایران تعیین کرد.
من دیگر در آن جلسه همراه انجمن نبودم، اما میدانم که همان دیدار و پیگیریهای بعدی احمد توکلی، نقش مؤثری در تسریع روند آزادی بازداشتشدگان داشت. در نهایت، با گذشت چند ماه و با وجود فضای سنگین رسانهای و امنیتی، تمام افراد آزاد شدند و پروندهای که در آغاز، بسیار پرطمطراق مطرح شده بود، با رفع اتهام و صدور حکم برائت مختومه شد.
با وجود اختلافات فکری متعددی که با احمد توکلی داشتم، در همان تجربهی خاص، او را سیاستمداری اهل مدارا و واسطهای منصف یافتم؛ کسی که نه فریب فضای امنیتی آن روزها را خورد، نه از تماس با اصحاب فرهنگ ابا داشت، و نه در مواجهه با یک روایت رسمی، داوری شتابزده کرد.
با درگذشت احمد توکلی، اگرچه بسیاری دربارهی نقش او در سیاستورزی دهههای گذشته خواهند نوشت، اما جا دارد انجمن مستندسازان سینمای ایران نیز با رجوع به حافظهی جمعی و آرشیو خود، شرح دقیق این ماجرا را برای ثبت در تاریخ سینمای مستند منتشر کند؛ روایتی که هم نشانی است از خشونت ساختاری آن روزگار، و هم یادآوری یک میانجیگری مؤثر که در نهایت، از رنجهای بیدلیل کاست.
*فیلمساز مستند
۲۹۲۱۹
نظرات کاربران